با مرگ تجارت الکترونیک، کلیک و ملات جای آن را می گیرد: آینده خرده فروشی P3
با مرگ تجارت الکترونیک، کلیک و ملات جای آن را می گیرد: آینده خرده فروشی P3
در طول اوایل دهه 2010، هزاران روزنامهنگار فناوری، نابودی قریبالوقوع خردهفروشان آجر و ملات را از دست تازهکاران تجارت الکترونیکی در حال رشد که از سیلیکون ولی، نیویورک و چین سرچشمه میگیرند، پیشبینی کردند. و در بیشتر دهههای 2010، اعداد و ارقام این را نشان میداد، با افزایش درآمد سایتهای تجارت الکترونیک، در حالی که زنجیرههای آجر و ملات مکانهای مختلف بسته میشدند.
اما با نزدیک شدن به پایان دهه 2010، این خطوط روند زیر بار هیاهوی خود شروع به فروپاشی کردند.
چی شد؟ خوب، برای اولین بار، شرکتهای آجر و ملات خونی در مورد دیجیتال هوشیار شدند و شروع به سرمایهگذاری هنگفت در عرضههای تجارت الکترونیکی خود کردند و رقابت را در بازار دیجیتال افزایش دادند. در همین حال، غولهای تجارت الکترونیکی مانند آمازون، علاوه بر محبوبیت حملونقل رایگان، بخشهای بزرگتری از مشتریان دیجیتالی را کنار زدند، در نتیجه ورود به بازار را برای تازهکارهای تجارت الکترونیک گرانتر کرد. و مشتریان آنلاین، به طور کلی، علاقه خود را به مدهای خرید تجارت الکترونیک مانند وب سایت های فروش فلش (Groupon) و تا حدی کمتر، سایت های اشتراک از دست دادند.
با توجه به این روندهای نوظهور، مدل جدید خرده فروشی در دهه 2020 چگونه خواهد بود؟
آجر و ملات به کلیک و ملات تبدیل می شوند
بین سالهای 2020 تا 2030، خردهفروشان موفق خواهند شد که اکثر خریداران خود را به انجام بیشتر خریدهای روزانه خود به صورت آنلاین مشروط کنند. این بدان معناست که اکثر مردم در کشورهای توسعه یافته از خرید حضوری برای کالاهای اساسی دست می کشند و در عوض فقط به صورت فیزیکی «خواسته ها» را خریداری می کنند.
اکنون شاهد این موضوع هستید که صندوقداران فروشگاهها گهگاه کوپنهای آنلاینی را که در جلوی رسیدتان منگنه شده است به شما میدهند یا در صورت ثبتنام در خبرنامه الکترونیکی آنها، ۱۰ درصد تخفیف به شما میدهند. به زودی، سردرد قبلی خرده فروشان از نمایشگاه زمانی که پلتفرمهای تجارت الکترونیک خود را به بلوغ رساندند و فعالانه خریداران را تشویق به خرید آنلاین محصولات خود در هنگام حضور در فروشگاه کنند، معکوس میشوند (توضیح داده شده در فصل دوم از این سری). در واقع، مطالعات نشان میدهد که هر چه بیشتر خریداران با محتوای آنلاین فروشگاه تعامل و تحقیق کنند، احتمال خرید فیزیکی بیشتری وجود دارد.
تا اواسط دهه 2020، خرده فروشان با مشخصات بالا شروع به تبلیغ اولین رویدادهای آنلاین فقط جمعه سیاه و فروش پس از کریسمس خواهند کرد. در حالی که نتایج اولیه فروش متفاوت خواهد بود، هجوم گسترده اطلاعات حساب مشتری جدید و دادههای خرید، معدن طلا برای بازاریابی و فروش هدفمند بلندمدت خواهد بود. هنگامی که این نقطه اوج رخ می دهد، فروشگاه های آجر و ملات تحول نهایی خود را از پشتوانه مالی خرده فروش به ابزار اصلی برندسازی آن انجام می دهند.
اساساً، همه بزرگترین خردهفروشان ابتدا به تجارت الکترونیک کامل تبدیل میشوند (از نظر درآمد) اما بخشی از ویترین فروشگاههای خود را عمدتاً برای اهداف بازاریابی و تعامل با مشتری باز نگه میدارند. اما این سوال باقی می ماند که چرا به طور کلی از شر فروشگاه ها خلاص نمی شوید؟
یک خرده فروش آنلاین بودن به این معنی است:
*کاهش هزینههای ثابت - مکانهای آجر و ملات کمتر به معنای پرداخت کمتر اجاره، حقوق، بیمه، طراحی مجدد فروشگاههای فصلی و غیره است.
*افزایش تعداد محصولاتی که میتواند به صورت آنلاین بفروشد، برخلاف محدودیتهای موجودی موجودی در فروشگاه؛
*مجموعه مشتریان نامحدود؛
*مجموعه عظیمی از داده های مشتری که می تواند برای بازاریابی موثرتر و فروش محصولات بیشتر به مشتریان استفاده شود.
*و استفاده از انبارهای کاملاً خودکار و زیرساخت تحویل بسته در آینده ممکن است حتی از نظر لجستیکی ارزانتر شود.
در حال حاضر، در حالی که این نکات همه خوب و خوب هستند، در پایان روز، ما ربات نیستیم. خرید هنوز یک سرگرمی مشروع است. این یک فعالیت اجتماعی است. مهمتر از آن، بسته به اندازه، صمیمیت (به اقلام مد فکر کنید)، و هزینه محصول، مردم معمولاً ترجیح می دهند قبل از خرید آن چیزی را که قرار است بخرند ببینند و با آن تعامل داشته باشند. مصرف کنندگان به برندهایی که فروشگاه فیزیکی دارند که می توانند از آنها بازدید کنند و با آن تعامل داشته باشند، اعتماد بیشتری دارند.
به این دلایل و موارد دیگر، مشاغلی که قبلاً فقط آنلاین بودند، مانند وربی پارکر و آمازون، فروشگاه های آجر و ملات خود را افتتاح کرده اند و هستند موفقیت با آنها. فروشگاههای آجر و ملات به برندها عنصری انسانی میدهند، راهی برای لمس و احساس یک برند به گونهای که هیچ وبسایتی نمیتواند ارائه دهد. همچنین، بسته به محل زندگیتان و میزان غیرقابل پیشبینی ساعات کارتان، این مکانهای فیزیکی بهعنوان مراکزی مناسب برای دریافت محصولاتی که بهصورت آنلاین خریداری کردهاید عمل میکنند.
به دلیل این روند، تجربه شما در یک فروشگاه خرده فروشی اواخر دهه 2020 بسیار متفاوت از امروز خواهد بود. خرده فروشان به جای تمرکز بر فروش یک محصول به شما، بر فروش یک برند و تجربه اجتماعی که در فروشگاه هایشان دارید تمرکز می کنند.
دکورهای فروشگاهی طراحی بهتر و گرانتر خواهند بود. محصولات با جزئیات بیشتری به نمایش گذاشته خواهند شد. نمونهها و سایر سوآگهای رایگان سخاوتمندانهتر توزیع میشوند. فعالیت های درون فروشگاهی و آموزش های گروهی که به طور غیرمستقیم برند فروشگاه، فرهنگ آن و ماهیت محصولات آن را تبلیغ می کند، امری عادی خواهد بود. و در مورد نمایندگان تجربه مشتری (نمایندگان فروشگاه)، آنها به طور مساوی بر اساس فروش هایی که ایجاد می کنند، و همچنین تعداد اشاره های مثبتی که در رسانه های اجتماعی و برنامه های پیام رسانی در فروشگاه ایجاد می کنند، مورد قضاوت قرار خواهند گرفت.
به طور کلی، روند طی دهه آینده شاهد ورشکستگی تجارت الکترونیک خالص و مارک های آجر و ملات خالص خواهد بود. به جای آنها، ما شاهد ظهور برندهای "کلیک و ملات" خواهیم بود، اینها شرکت های ترکیبی هستند که با موفقیت شکاف بین تجارت الکترونیک و خرید سنتی خرده فروشی حضوری را پر خواهند کرد.
اتاق های فیتینگ و آینده کلیک و ملات
به اندازه کافی عجیب، تا اواسط دهه 2020، اتاق های تجهیز به نمادی از انقلاب خرده فروشی کلیک و ملات تبدیل خواهند شد.
مخصوصاً برای برندهای مد، اتاق های یراق آلات به طور فزاینده ای به نقطه کانونی طراحی و منابع فروشگاه تبدیل می شوند. آنها بزرگتر، مجللتر میشوند و فناوریهای بسیار بیشتری در آنها گنجانده شده است. این نشان دهنده قدردانی فزاینده ای است که بسیاری از تصمیمات خرید خریداران در اتاق اتصالات اتفاق می افتد. اینجا جایی است که فروش نرم اتفاق میافتد، پس چرا به نفع خردهفروش تجدید نظر نکنید؟
ابتدا، فروشگاههای خردهفروشی منتخب، اتاقهای یراق آلات خود را با این هدف بهینهسازی میکنند که هر خریدارانی که وارد فروشگاهشان میشوند وارد یک اتاق یراق آلات شوند. این ممکن است شامل اضافه کردن باشد صفحه های خرید قابل مرور جایی که مشتریان می توانند لباس ها و اندازه هایی را که می خواهند امتحان کنند انتخاب کنند. سپس یکی از کارکنان لباسهای انتخابی را انتخاب میکند و زمانی که اتاق تناسب او آماده شد، با لباسهای مرتبی که برای امتحان کردنش چیده شده است، به خریدار پیام میدهد.
سایر خرده فروشان بر روی آن تمرکز خواهند کرد جنبه اجتماعی خرید. زنان به ویژه تمایل دارند به صورت گروهی خرید کنند، چندین لباس را برای امتحان کردن انتخاب کنند، و (بسته به ارزش لباس) می توانند تا دو ساعت را در اتاق لباس بگذرانند. این زمان زیادی است که در یک فروشگاه صرف میشود، بنابراین برندها مطمئن میشوند که این زمان صرف تبلیغ برند در یک نور مثبت میشود—به کاناپههای مجلل، پسزمینه کاغذ دیواری لوکس برای لباسهای اینستاگرام و احتمالاً نوشیدنیها فکر کنید.
اتاقهای تزیین دیگر نیز ممکن است دارای تبلتهای دیواری باشند که موجودی فروشگاه را نشان میدهد، به خریداران اجازه میدهد لباسهای بیشتری را مرور کنند، و با ضربه زدن روی صفحه، به نمایندگان فروشگاه اطلاع میدهند تا بدون خروج از اتاق لباس، لباسهای بیشتری را برای امتحان کردن بیاورند. و البته، این تبلت ها به جای اینکه خریدار مجبور شود پس از امتحان کردن لباس، مسافرت کند و در صف صندوقدار بماند، امکان خرید فوری لباس را نیز فراهم می کند.
مرکز خرید به این زودی ها از بین نمی رود
همانطور که قبلا ذکر شد، کارشناسان در اوایل دهه 2010 سقوط مراکز خرید را در کنار سقوط زنجیرههای آجری و ملات پیشبینی کردند. و در حالی که درست است که بسیاری از مراکز خرید در سراسر آمریکای شمالی بسته شدهاند، واقعیت این است که مرکز خرید اینجاست، صرفنظر از اینکه تجارت الکترونیک چقدر بزرگ میشود. و این نباید تعجب آور باشد. در بسیاری از شهرها و محله ها، مرکز خرید مرکز اجتماعی مرکزی است، و از بسیاری جهات، آنها مراکز اجتماعی خصوصی هستند.
و همانطور که خردهفروشان شروع به تمرکز ویترین فروشگاههای خود بر روی فروش تجربیات برند میکنند، آیندهنگرترین مراکز خرید با ارائه تجربیات کلان که از تجربیات برند ایجاد شده در فروشگاهها و رستورانهای فردی که آن را اشغال میکنند، از این تغییر حمایت میکنند. این تجربیات کلان شامل نمونههایی مانند مراکز خرید در طول تعطیلات، اجازه دادن یا پرداخت مخفیانه برای اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی «خود به خودی» است. اتفاقات گروهیو فضای عمومی را برای رویدادهای اجتماعی در محل خود اختصاص دهید - به بازارهای کشاورزان، نمایشگاه های هنری، یوگای سگ و غیره فکر کنید.
مراکز خرید نیز از برنامه خرده فروشی ذکر شده در آن استفاده خواهند کرد فصل اول از این سری است که به فروشگاه های فردی اجازه می دهد تا تاریخچه خرید و عادات شما را تشخیص دهند. با این حال، مراکز خرید از این برنامهها برای ردیابی دفعات بازدید شما و کدام فروشگاهها یا رستورانها استفاده میکنند. به محض ورود به یک "مرکز خرید هوشمند" آینده، از طریق تلفن یا عینک واقعیت افزوده خود در مورد جدیدترین افتتاحیه فروشگاه ها، رویدادهای مرکز خرید و فروش های خاصی که ممکن است مورد علاقه شما باشد مطلع خواهید شد.
در سطحی سطحی، تا دهه 2030، مراکز خرید منتخب دیوارها و کفهایشان را با نمایشگرهای دیجیتالی پوشانده میشوند که تبلیغات تعاملی (یا دستورالعملهای فروشگاه) را اجرا میکنند و هر کجا که در مرکز خرید قدم بزنید، شما را دنبال میکنند (یا راهنمایی میکنند). بنابراین عصر بازاریابی مجدد تبلیغات آنلاین قابل پیگیری و ورود به دنیای آفلاین آغاز می شود.
برندهای لوکس به آجر و ملات چسبیده اند
همانطور که روندهای ذکر شده در بالا ممکن است باعث ادغام بیشتر بین تجربه خرید در فروشگاه و تجارت الکترونیکی شود، برخی از خرده فروشان تصمیم می گیرند که برخلاف غلات عمل کنند. به طور خاص، برای فروشگاههای گرانقیمت - مکانهایی که قیمت متوسط یک جلسه خرید حداقل 10,000 دلار است - تجربه خریدی که آنها تبلیغ میکنند به هیچ وجه تغییر نخواهد کرد.
برندهای لوکس و ویترین فروشگاهها مانند H&M یا زارا در جهان، میلیاردها دلار درآمد ندارند. آنها پول خود را بر اساس کیفیت احساسات و سبک زندگی که به مشتریان با ارزش خالص بالایی که محصولات لوکس آنها را خریداری می کنند، به دست می آورند.
مطمئناً، آنها از فناوری پیشرفته برای ردیابی عادات خرید مشتریان خود استفاده میکنند و با خدمات شخصیسازی شده از خریداران استقبال میکنند (همانطور که در فصل اول این مجموعه توضیح داده شد)، اما حذف 50,000 دلار برای یک کیف دستی تصمیمی نیست که شما آنلاین میگیرید. این تصمیمی است که فروشگاه های لوکس به بهترین وجه شخصاً آن را انجام می دهند. در واقع، یک مطالعه توسط Euromonitor نشان میدهد که 94 درصد از کل فروشهای لوکس جهانی هنوز در فروشگاه انجام میشود.
به همین دلیل، تجارت الکترونیک هرگز برای برترین و انحصاری ترین برندها اولویت نخواهد داشت. لوکس های سطح بالا تا حد زیادی با حمایت های مالی انتخاب شده و تبلیغات شفاهی بین طبقات بالا به بازار عرضه می شوند. و به یاد داشته باشید، افراد فوق ثروتمند به ندرت آنلاین خرید می کنند، آنها طراحان و خرده فروشان را به سراغشان می آورند.
بخش چهارم و پایانی این مجموعه خردهفروشی آینده بر فرهنگ مصرفکننده بین سالهای 2030 تا 2060 تمرکز خواهد کرد. ما نگاهی طولانی به روندهای اجتماعی، اقتصادی و فناوری داریم که تجربه خرید آینده ما را شکل خواهند داد.
آینده خرده فروشی
ترفندهای ذهن جدی و خریدهای غیررسمی بیش از حد شخصی سازی شده: آینده خرده فروشی P1
وقتی صندوقدارها منقرض می شوند، خریدهای درون فروشگاهی و آنلاین ترکیب می شوند: آینده خرده فروشی P2
چگونه فناوری آینده خرده فروشی را در سال 2030 مختل می کند | آینده خرده فروشی P4
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: