آینده ما شهری است: آینده شهرها P1
آینده ما شهری است: آینده شهرها P1
شهرها جایی هستند که بیشتر ثروت جهان در آن تولید می شود. شهرها اغلب سرنوشت انتخابات را تعیین می کنند. شهرها به طور فزاینده ای جریان سرمایه، مردم و ایده ها را بین کشورها تعریف و کنترل می کنند.
شهرها آینده ملت ها هستند.
از هر ده نفر پنج نفر در حال حاضر در یک شهر زندگی می کنند، و اگر خواندن این فصل از مجموعه تا سال 2050 ادامه یابد، این تعداد به 10 نفر از XNUMX نفر افزایش می یابد. در تاریخ مختصر و جمعی بشریت، شهرهای ما ممکن است مهمترین نوآوری ما تا به امروز باشند. ما فقط سطح چیزی را که آنها می توانند تبدیل شوند خراشیده ایم. در این مجموعه در مورد آینده شهرها، چگونگی تکامل شهرها در دهه های آینده را بررسی خواهیم کرد. اما ابتدا، برخی زمینه ها.
وقتی صحبت از رشد آینده شهرها می شود، همه چیز به اعداد مربوط می شود.
رشد غیرقابل توقف شهرها
از سال 2016، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند. تا سال 2050، تقریبا 70 درصد از کل جهان در شهرها و نزدیک به 90 درصد در آمریکای شمالی و اروپا زندگی خواهند کرد. برای درک بیشتر مقیاس، این اعداد را در نظر بگیرید از سازمان ملل:
- سالانه 65 میلیون نفر به جمعیت شهری جهان می پیوندند.
- انتظار میرود که تا سال 2.5، همراه با رشد جمعیت پیشبینیشده جهان، 2050 میلیارد نفر در محیطهای شهری ساکن شوند که 90 درصد این رشد از آفریقا و آسیا ناشی میشود.
- انتظار می رود هند، چین و نیجریه حداقل 37 درصد از این رشد پیش بینی شده را تشکیل دهند، هند 404 میلیون شهرنشین، چین 292 میلیون و نیجریه 212 میلیون نفر اضافه خواهند کرد.
- تا کنون، جمعیت شهری جهان از تنها 746 میلیون نفر در سال 1950 به 3.9 میلیارد نفر در سال 2014 رسیده است. قرار است جمعیت شهری جهان تا سال 2045 از مرز شش میلیارد نفر عبور کند.
در مجموع، این نقاط یک تغییر عظیم و جمعی را در ترجیحات زندگی بشر به سمت تراکم و اتصال به تصویر میکشند. اما طبیعت جنگل های شهری که این همه مردم به سمت آن گرایش دارند چیست؟
ظهور ابرشهر
حداقل 10 میلیون شهرنشین که در کنار هم زندگی می کنند نشان دهنده چیزی است که اکنون به عنوان ابرشهر مدرن تعریف می شود. در سال 1990، تنها 10 کلان شهر در سراسر جهان وجود داشت که در مجموع 153 میلیون نفر را در خود جای داده بود. در سال 2014، این تعداد به 28 کلان شهر با 453 میلیون نفر افزایش یافت. و تا سال 2030، سازمان ملل حداقل 41 کلان شهر را در سراسر جهان پروژه می دهد. نقشه زیر از رسانه بلومبرگ توزیع کلان شهرهای فردا را به تصویر می کشد:
چیزی که ممکن است برای برخی از خوانندگان تعجب آور باشد این است که اکثر شهرهای بزرگ فردا در آمریکای شمالی نیستند. با توجه به کاهش نرخ جمعیت آمریکای شمالی (که در ما مشخص شده است آینده جمعیت انسانی به جز شهرهای بزرگ نیویورک، لس آنجلس و مکزیکوسیتی، افراد کافی برای سوخت شهرهای ایالات متحده و کانادا در قلمرو کلان شهرها وجود نخواهد داشت.
در همین حال، رشد جمعیت بیش از اندازه کافی برای سوخت رسانی به ابرشهرهای آسیایی تا دهه 2030 وجود خواهد داشت. پیش از این، در سال 2016، توکیو با 38 میلیون شهرنشین در رتبه اول قرار دارد و دهلی با 25 میلیون شهروند و شانگهای با 23 میلیون نفر در رتبه های بعدی قرار دارند.
چین: به هر قیمتی شده شهرنشین شوید
چشمگیرترین نمونه شهرنشینی و کلان شهرسازی، اتفاقی است که در چین در حال وقوع است.
در مارس 2014، نخست وزیر چین، لی کچیانگ، اجرای «طرح ملی شهرسازی جدید» را اعلام کرد. این یک طرح ملی است که هدف آن مهاجرت 60 درصد از جمعیت چین به شهرها تا سال 2020 است. با توجه به اینکه حدود 700 میلیون نفر در حال حاضر در شهرها زندگی می کنند، این امر مستلزم انتقال 100 میلیون نفر دیگر از جوامع روستایی آنها به توسعه های شهری جدید است. بیش از یک دهه
در واقع، محور اصلی این طرح شامل ادغام پایتخت آن، پکن، با شهر بندری تیانجین، و استان هبی به طور کلی، برای ایجاد یک منطقه بسیار متراکم است. ابرشهر به نام، جینگ جین-جی. این هیبرید شهر-منطقه که بیش از 132,000 کیلومتر مربع (تقریباً به اندازه ایالت نیویورک) را در بر می گیرد و بیش از 130 میلیون نفر را در خود جای می دهد، بزرگترین در نوع خود در جهان و تاریخ خواهد بود.
انگیزه پشت این طرح بلندپروازانه، تحریک رشد اقتصادی چین در بحبوحه روند کنونی است که شاهد آن است که جمعیت پیرش شروع به کند کردن رشد اقتصادی نسبتاً اخیر این کشور کرده است. به ویژه، چین می خواهد مصرف داخلی کالاها را تحریک کند تا اقتصاد این کشور برای سرپا ماندن کمتر به صادرات وابسته باشد.
به عنوان یک قاعده کلی، جمعیت شهری به طور قابل توجهی از جمعیت روستایی بیشتر مصرف می کنند، و طبق آمار اداره ملی آمار چین، این به این دلیل است که شهرنشینان 3.23 برابر بیشتر از ساکنان مناطق روستایی درآمد دارند. برای چشم انداز، فعالیت اقتصادی مرتبط با مصرف مصرف کننده در ژاپن و ایالات متحده 61 و 68 درصد از اقتصادهای مربوطه آنها را تشکیل می دهد (2013). در چین، این رقم نزدیک به 45 درصد است.
بنابراین، هرچه چین سریعتر بتواند جمعیت خود را شهری کند، سریعتر میتواند اقتصاد مصرف داخلی خود را رشد دهد و اقتصاد کلی خود را در دهه آینده به خوبی حفظ کند.
چه چیزی به راهپیمایی به سمت شهرنشینی نیرو می دهد
هیچ پاسخی وجود ندارد که توضیح دهد چرا بسیاری از مردم شهرها را به شهرستان های روستایی انتخاب می کنند. اما چیزی که اکثر تحلیلگران می توانند روی آن اتفاق نظر داشته باشند این است که عواملی که شهرنشینی را به جلو می برند در یکی از دو موضوع قرار می گیرند: دسترسی و اتصال.
بیایید با دسترسی شروع کنیم. در یک سطح ذهنی، ممکن است تفاوت زیادی در کیفیت زندگی یا شادی که در محیط های روستایی و شهری احساس می شود وجود نداشته باشد. در واقع، برخی سبک زندگی آرام روستایی را به جنگل شلوغ شهری ترجیح می دهند. با این حال، هنگام مقایسه این دو از نظر دسترسی به منابع و خدمات، مانند دسترسی به مدارس، بیمارستانها یا زیرساختهای حملونقل با کیفیت بالاتر، مناطق روستایی در یک نقطه ضعف قابل اندازهگیری قرار دارند.
عامل آشکار دیگری که مردم را به شهرها سوق می دهد، دسترسی به ثروت و تنوع فرصت های شغلی است که در مناطق روستایی وجود ندارد. به دلیل این اختلاف فرصت، تقسیم ثروت بین شهرنشینان و روستانشینان قابل توجه و رو به رشد است. کسانی که در محیط های روستایی به دنیا می آیند به سادگی شانس بیشتری برای فرار از فقر با مهاجرت به شهرها دارند. این فرار به داخل شهرها اغلب به عنوان پرواز روستایی.'
و رهبر این پرواز هزاره ها هستند. همانطور که در سری آینده جمعیت بشری توضیح داده شد، نسلهای جوان، بهویژه هزارهها و به زودی صدسالهها، به سمت سبک زندگی شهریتر میکشند. مشابه با پرواز روستایی، هزاره ها نیز پیشرو هستند 'پرواز برون شهریبه ترتیبات زندگی شهری فشرده تر و راحت تر.
اما اگر منصف باشیم، انگیزههای هزارهها بیشتر از یک جاذبه ساده به شهر بزرگ است. به طور متوسط، مطالعات نشان می دهد که چشم انداز ثروت و درآمد آنها به طور قابل توجهی کمتر از نسل های قبلی است. و این چشم اندازهای مالی اندک است که بر انتخاب سبک زندگی آنها تأثیر می گذارد. برای مثال، هزارهها ترجیح میدهند اجاره، استفاده از حملونقل عمومی و ارائهدهندگان خدمات و سرگرمیهای مکرر را که در فاصلهای قابل پیادهروی هستند، به جای داشتن وام مسکن و ماشین و رانندگی در مسافتهای طولانی تا نزدیکترین سوپرمارکت - خرید و فعالیتهایی که برای آنها معمول بود، ترجیح دهند. پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ ثروتمندتر
سایر عوامل مرتبط با دسترسی عبارتند از:
- بازنشستگان خانه های حومه شهر خود را برای آپارتمان های شهری ارزان تر کوچک می کنند.
- سیل پول خارجی به بازارهای املاک و مستغلات غرب سرازیر می شود که به دنبال سرمایه گذاری مطمئن هستند.
- و تا دهه 2030، امواج عظیمی به سوی پناهجویان آب و هوایی (عمدتاً از کشورهای در حال توسعه) که از محیطهای روستایی و شهری فرار میکنند، جایی که زیرساختهای اساسی تسلیم عناصر شده است. ما در این مورد با جزئیات زیاد در مورد خود بحث می کنیم آینده تغییرات آب و هوایی سری.
با این حال، شاید عامل بزرگتری که به شهرنشینی نیرو میدهد، موضوع ارتباط باشد. به خاطر داشته باشید که فقط مردم روستایی نیستند که به شهرها می روند، بلکه شهرنشینان نیز به شهرهای بزرگتر یا با طراحی بهتر مهاجرت می کنند. افرادی که رویاها یا مجموعه مهارتهای خاصی دارند جذب شهرها یا مناطقی میشوند که در آنها تمرکز بیشتری از افراد وجود دارد که علایق خود را به اشتراک میگذارند - هر چه تراکم افراد همفکر بیشتر باشد، فرصتهای بیشتری برای شبکهسازی و خودشکوفایی اهداف حرفهای و شخصی در نرخ سریعتر
به عنوان مثال، یک مبتکر فناوری یا علم در ایالات متحده، صرف نظر از شهری که ممکن است در حال حاضر در آن زندگی کند، به سمت شهرها و مناطق دوستدار فناوری، مانند سانفرانسیسکو و دره سیلیکون، کشش را احساس می کند. به همین ترتیب، یک هنرمند آمریکایی در نهایت به سمت شهرهای تأثیرگذار فرهنگی مانند نیویورک یا لس آنجلس خواهد رفت.
همه این عوامل دسترسی و اتصال به رونق کاندو در ساخت کلان شهرهای آینده جهان دامن می زنند.
شهرها اقتصاد مدرن را پیش می برند
یکی از عواملی که ما از بحث بالا کنار گذاشتیم این است که چگونه در سطح ملی، دولت ها ترجیح می دهند سهم شیر از درآمد مالیاتی را در مناطق پرجمعیت سرمایه گذاری کنند.
استدلال ساده است: سرمایهگذاری در زیرساختهای صنعتی یا شهری و تراکم، بازگشت سرمایه بیشتری نسبت به حمایت از مناطق روستایی دارد. همچنین، مطالعات نشان داده اند دو برابر شدن تراکم جمعیت یک شهر، بهرهوری را بین شش تا ۲۸ درصد افزایش میدهد. به همین ترتیب، ادوارد گلیزر، اقتصاددان مشاهده که درآمد سرانه در جوامع اکثریت شهری جهان چهار برابر جوامع اکثریت روستایی است. و الف گزارش توسط McKinsey and Company بیان کردند که شهرهای در حال رشد می توانند تا سال 30 سالانه 2025 تریلیون دلار به اقتصاد جهان تولید کنند.
به طور کلی، زمانی که شهرها به سطح معینی از اندازه جمعیت، تراکم و نزدیکی فیزیکی رسیدند، شروع به تسهیل تبادل افکار انسانی می کنند. این افزایش سهولت ارتباطات، فرصت و نوآوری را در داخل و بین شرکتها، ایجاد شراکت و استارتآپ فراهم میکند - که همه اینها ثروت و سرمایه جدیدی را برای اقتصاد به طور کلی تولید میکند.
نفوذ سیاسی رو به رشد شهرهای بزرگ
عقل سلیم نتیجه میگیرد که وقتی شهرها درصد بیشتری از جمعیت را جذب میکنند، درصد بیشتری از رایدهندگان را نیز در اختیار خواهند گرفت. به عبارت دیگر: ظرف دو دهه، تعداد رای دهندگان شهری به طرز شگفت انگیزی از رای دهندگان روستایی بیشتر خواهد شد. زمانی که این اتفاق بیفتد، اولویت ها و منابع با سرعتی سریعتر از جوامع روستایی به جوامع شهری تغییر می کند.
اما شاید تاثیر عمیقتری که این بلوک جدید رایگیری شهری تسهیل میکند، رای دادن به قدرت و خودمختاری بیشتر به شهرهایشان باشد.
در حالی که شهرهای ما امروزه تحت نظارت قانونگذاران ایالتی و فدرال قرار دارند، رشد مداوم آنها به کلان شهرها کاملاً به افزایش مالیات و اختیارات مدیریتی واگذار شده از این سطوح بالاتر دولت بستگی دارد. یک شهر 10 میلیونی یا بیشتر نمی تواند به طور کارآمد عمل کند، اگر دائماً برای ادامه ده ها تا صدها پروژه زیرساختی و ابتکاراتی که روزانه مدیریت می کند، به تأیید سطوح بالاتر دولت نیاز داشته باشد.
شهرهای بزرگ بندری ما، به ویژه، جریان های عظیم منابع و ثروت را از شرکای تجاری جهانی کشور خود مدیریت می کنند. در همین حال، پایتخت هر کشور در حال حاضر در نقطه صفر (و در برخی موارد، رهبران بین المللی) است که در آن نوبت به اجرای طرح های دولتی مربوط به فقر و کاهش جرم و جنایت، کنترل بیماری همه گیر و مهاجرت، تغییرات آب و هوا و مبارزه با تروریسم می رسد. از بسیاری جهات، ابرشهرهای امروزی در حال حاضر به عنوان دولت های خرد شناخته شده جهانی شبیه به دولت شهرهای ایتالیایی رنسانس یا سنگاپور امروز عمل می کنند.
سمت تاریک کلان شهرها در حال رشد
با این همه ستایش درخشان از شهرها، اگر به جنبه منفی این کلان شهرها اشاره نکنیم، بی خیال می شویم. جدای از کلیشه ها، بزرگترین خطری که کلان شهرها در سراسر جهان با آن روبرو هستند، رشد زاغه ها است.
مطابق به UN-Habitatمحله فقیر نشین اینگونه تعریف می شود: «محل سکونت با دسترسی ناکافی به آب سالم، سرویس بهداشتی، و سایر زیرساخت های حیاتی، و همچنین مسکن نامناسب، تراکم بالای جمعیت، و عدم وجود تصدی قانونی در مسکن». ETH زوریخ منبسط در این تعریف افزوده میشود که محلههای فقیر نشین همچنین میتوانند «ساختارهای حکومتی ضعیف یا غایب (حداقل از سوی مقامات قانونی)، ناامنی گسترده قانونی و فیزیکی، و اغلب دسترسی بسیار محدود به مشاغل رسمی را داشته باشند.
مشکل این است که از امروز (2016) تقریباً یک میلیارد نفر در سراسر جهان در جایی زندگی می کنند که می توان آن را به عنوان یک زاغه تعریف کرد. و طی یک تا دو دهه آینده، این تعداد به سه دلیل افزایش چشمگیری خواهد داشت: جمعیت مازاد روستایی که به دنبال کار هستند. آینده کار سری)، بلایای زیست محیطی ناشی از تغییرات آب و هوایی (ما را بخوانید آینده تغییرات آب و هوایی سری)، و درگیری های آینده در خاورمیانه و آسیا بر سر دسترسی به منابع طبیعی (دوباره، مجموعه تغییرات آب و هوا).
با تمرکز بر آخرین نکته، پناهندگان مناطق جنگزده آفریقا، یا اخیراً سوریه، مجبور به اقامت طولانیمدت در اردوگاههای آوارگان میشوند که برای همه مقاصد و مقاصد تفاوتی با یک محله فقیر نشین ندارند. بدتر، بر اساس UNHCR، میانگین اقامت در کمپ پناهندگان می تواند تا 17 سال باشد.
این اردوگاهها، این محلههای فقیرنشین، شرایط آنها بهطور مزمن بد است، زیرا دولتها و سازمانهای غیردولتی معتقدند شرایطی که باعث میشود آنها با مردم متورم شوند (فاجعههای زیستمحیطی و درگیری) فقط موقتی است. اما جنگ سوریه از سال 2016 پنج ساله است و پایانی در آن متصور نیست. برخی درگیری ها در آفریقا برای مدت طولانی تری ادامه داشته است. با توجه به اندازه جمعیت آنها در کل، می توان استدلال کرد که آنها نسخه جایگزینی از ابرشهرهای فردا را نشان می دهند. و اگر دولتها با تأمین مالی زیرساختها و خدمات مناسب با آنها رفتار نکنند تا به تدریج این زاغهها را به روستاها و شهرکهای دائمی تبدیل کنند، رشد این زاغهها به تهدید موذیانهتری منجر خواهد شد.
در صورت عدم کنترل، شرایط بد محله های فقیر نشین در حال رشد می تواند به خارج گسترش یابد و باعث ایجاد انواع تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای کشورها شود. برای مثال، این زاغهها بستر مناسبی برای فعالیتهای مجرمانه سازمانیافته (همانطور که در فاولاهای ریودوژانیرو، برزیل دیده میشود) و جذب تروریست (همانطور که در کمپهای پناهندگان در عراق و سوریه دیده میشود) هستند، که شرکتکنندگان در آن میتوانند باعث ویرانی در این منطقه شوند. شهرهایی که همسایه آنها هستند به همین ترتیب، شرایط بد بهداشت عمومی این محلههای فقیرنشین، بستر مناسبی برای رشد سریع طیفی از عوامل بیماریزای عفونی به بیرون است. در مجموع، تهدیدات امنیت ملی فردا ممکن است از آن زاغههای بزرگ آینده که در آن خلاء حاکمیت و زیرساخت وجود دارد، نشات میگیرد.
طراحی شهر آینده
خواه مهاجرت عادی باشد یا پناهندگان آب و هوایی یا درگیری، شهرهای سراسر جهان به طور جدی برای افزایش ساکنان جدیدی که انتظار دارند در دهه های آینده در محدوده شهر خود ساکن شوند، برنامه ریزی می کنند. به همین دلیل است که برنامه ریزان شهری آینده نگر در حال ابداع استراتژی های جدیدی برای برنامه ریزی برای رشد پایدار شهرهای فردا هستند. ما در فصل دوم این مجموعه به آینده برنامه ریزی شهری خواهیم پرداخت.
سریال آینده شهرها
برنامه ریزی کلان شهرهای فردا: آینده شهرها P2
قیمت مسکن سقوط کرد زیرا چاپ سه بعدی و ماژول ها انقلابی در ساخت و ساز ایجاد کردند: آینده شهرها P3
چگونه خودروهای بدون راننده ابرشهرهای فردا را تغییر می دهند: آینده شهرها P4
مالیات تراکم برای جایگزینی مالیات بر دارایی و پایان ازدحام: آینده شهرها P5
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: