تجزیه و تحلیل احساسی: می توانید بگویید چه احساسی دارم؟
تجزیه و تحلیل احساسی: می توانید بگویید چه احساسی دارم؟
ارتباط بیوقفه در رایانهها، تلفنها و تبلتهای ما، راحتی غیرقابل انکاری را به ما میدهد. در ابتدا همه چیز عالی به نظر می رسد. سپس، به دفعات بیشماری که پیامی دریافت کردهاید فکر کنید، مطمئن نیستید که با چه لحنی باید آن را بخوانید.
شاید به این دلیل است که جامعه ما اخیراً نسبت به رفاه عاطفی و چگونگی دستیابی به آن بسیار آگاه شده است. ما دائماً توسط کمپینهایی احاطه شدهایم که ما را تشویق میکنند تا از کار استراحت کنیم، سرمان را پاک کنیم و ذهنمان را پاک کنیم تا آرامش داشته باشیم.
اینها الگوهایی هستند که متقابلاً رخ می دهند زیرا فناوری احساسات را به وضوح نشان نمی دهد، با این حال جامعه بر آگاهی عاطفی تأکید دارد. سپس این یک سوال قابل قبول را مطرح می کند: چگونه به برقراری ارتباط الکترونیکی ادامه دهیم و در عین حال احساسات خود را در پیام های خود ادغام کنیم؟
تحلیل عاطفی (EA) پاسخ این سوال است. این ابزار به خدمات و شرکتها اجازه میدهد تا احساساتی را که کاربران در زمان استفاده از محصول خود تجربه میکنند شناسایی کنند، سپس آنها را به عنوان دادههایی جمعآوری میکند تا بعدا بررسی و مطالعه شوند. شرکتها میتوانند از این تجزیه و تحلیلها برای شناسایی ترجیحات و دوست نداشتن مشتریان خود استفاده کنند و به آنها کمک کند تا اقدامات مشتری را پیشبینی کنند، مانند «خرید، ثبتنام، یا رأی دادن».
چرا شرکت ها اینقدر به احساسات علاقه مند هستند؟
جامعه ما برای شناخت خود، جستجوی کمک به خود و برداشتن گام های سالم برای مدیریت احساسات خود ارزش قائل است.
ما حتی می توانیم به بحث در مورد نمایش محبوب ABC نگاه کنیم، لیسانس. مشاجره کورین و تیلور بر سر مفهوم "هوش عاطفی" در نگاه اول خنده دار به نظر می رسد. تیلور، یک مشاور بهداشت روان دارای مجوز، ادعا می کند که یک فرد باهوش عاطفی از احساسات خود و اینکه چگونه اعمالش می تواند بر احساسات دیگران تأثیر بگذارد آگاه است. عبارت جالب «هوش عاطفی» اینترنت را فرا گرفت. اگر «احساسی» را تایپ کنید، حتی یکی از اولین نتایج در گوگل است. ناآشنا بودن با این اصطلاح و تفسیر احتمالی آن (شرکت کننده، کورین متوجه می شود که «از لحاظ عاطفی بی هوش بودن» مترادف با کم هوش بودن است) می تواند تأکید کند که ما برای شناسایی و مدیریت احساسات خود چقدر ارزش قائل هستیم.
فناوری شروع به ایفای نقش در کمک به افراد برای مشارکت در خودیاری عاطفی با لمس یک دکمه کرده است. به چند صفحه آنها در فروشگاه iTunes نگاهی بیندازید:
- آرام- انواع مختلفی را ارائه می دهد آموزش های کوچک برای افزایش ذهن آگاهی. دروس موضوعات متعددی مانند محبت، بخشش و قضاوت نکردن را پوشش می دهد.
- Headspace- این ابزار انواع جلسات مدیتیشن را از مختصر تا طولانی ارائه می دهد. همچنین با r می آیدجوایز و یادآوری برای تشویق کاربران به ادامه کار. به علاوه، اما واتسون آن را دوست دارد.
- Pacifica- کاربران اپلیکیشن میتوانند به جوامع آنلاین بپیوندند تا از یکدیگر حمایت کنند، وضعیت خلق و خوی فعلی خود را ردیابی کنند و حتی الگوهای خلق و خوی آنها را مشاهده کنند. کاربران همچنین میتوانند برای خود «محدودیتهایی» در مورد عواملی که باعث اضطراب میشوند، مانند کافئین و خواب ایجاد کنند.
چگونه احساسات به تجزیه و تحلیل عاطفی متصل می شوند
برنامه های فوق الذکر به عنوان پله ای عمل می کنند تا کاربران را با صحبت کردن و ابراز احساسات راحت کنند. آنها با ترویج تاکتیک های ردیابی احساسات، مانند مدیتیشن، تمرکز حواس، و/یا ژورنال نویسی مجازی، بر سلامت عاطفی تأکید می کنند. علاوه بر این، آنها کاربران را تشویق میکنند تا با افشای احساسات و عواطف خود در فناوری، یک جزء ضروری EA، احساس راحتی کنند.
در تجزیه و تحلیل عاطفی، بازخورد عاطفی به عنوان اطلاعات آماری عمل می کند، که سپس می تواند رمزگشایی شود تا به شرکت ها و شرکت ها کمک کند تا منافع کاربران و/یا مصرف کنندگان خود را درک کنند. این تحلیلها میتوانند به شرکتها نشان دهند که کاربران در مواجهه با انتخابها - مانند خرید محصولات یا حمایت از نامزدها - چگونه ممکن است رفتار کنند و متعاقباً به شرکتها در اجرای این پیشنهادات کمک کنند.
فکر کنید نوار "واکنش" فیس بوک - یک پست، شش احساس برای انتخاب. دیگر لازم نیست فقط یک پست را در فیس بوک "لایک" کنید. اکنون می توانید آن را دوست داشته باشید، دوستش داشته باشید، به آن بخندید، از آن شگفت زده شوید، از آن ناراحت باشید یا حتی از آن عصبانی شوید، همه اینها با لمس یک دکمه. فیسبوک میداند که ما از دیدن چه نوع پستهایی از دوستانمان لذت میبریم و همچنین از دیدن آنهایی که از دیدن آنها متنفریم (فکر میکنیم عکسهای برفی بیش از حد در طول کولاک) حتی قبل از اینکه درباره آن «نظر» بگذاریم، میداند. در تجزیه و تحلیل عاطفی، شرکتها سپس از نظرات و واکنشهای ما برای برآوردن خدمات و اهداف خود با نیازها و نگرانیهای مصرفکننده استفاده میکنند. بیایید بگوییم که شما هر عکس یک توله سگ زیبا را در جدول زمانی خود «دوست دارید». فیس بوک، اگر استفاده از EA را انتخاب کند، عکس های توله سگ بیشتری را در جدول زمانی شما ادغام می کند.
چگونه EA آینده فناوری را شکل خواهد داد؟
دستگاههای ما از قبل حرکتهای بعدی ما را پیشبینی میکنند. Apple Keychain ظاهر می شود و پیشنهاد می کند هر بار که فروشنده آنلاین اطلاعات پرداخت را می خواهد، شماره کارت اعتباری را وارد کنید. وقتی یک جستجوی ساده در گوگل برای "چکمه های برفی" انجام می دهیم، پروفایل های فیس بوک ما وقتی چند ثانیه بعد وارد سیستم می شویم، تبلیغاتی را برای چکمه های برفی ارسال می کنند. هنگامی که فراموش می کنیم سندی را پیوست کنیم، Outlook به ما یادآوری می کند که قبل از اینکه Enter را فشار دهیم آن را ارسال کنیم.
تجزیه و تحلیل عاطفی این را گسترش می دهد، و به شرکت ها اجازه می دهد بفهمند که چه چیزی مشتریان خود را درگیر می کند و بینشی در مورد اینکه چه تاکتیک هایی می توانند برای ترغیب بیشتر آنها برای استفاده از محصولات یا خدمات خود در آینده استفاده کنند، ارائه می دهد.
همانطور که در خارج از وب سایت بیان شد، تجزیه و تحلیل احساسی می تواند دنیای تحقیقات بازار را بازسازی کند. یووال مور، مدیرعامل Beyondverbal میگوید: «دستگاههای شخصی احساسات و رفاه ما را درک میکنند و به ما کمک میکنند بهتر بفهمیم چه چیزی ما را واقعاً خوشحال میکند».
شاید تجزیه و تحلیل احساسی بتواند به شرکت ها کمک کند تا کمپین های تبلیغاتی را بهتر از قبل حول علایق و دغدغه های مشتریان خود متمرکز کنند و به نوبه خود مشتریان را بهتر از همیشه جذب و جذب کنند.
حتی شرکت های بزرگتر، از طبق گزارش Campaignlive.co.uk، Unilever به Coca-Cola نیز شروع به استفاده از تجزیه و تحلیل احساسی کرده است و آن را به عنوان "مرز بعدی" داده های بزرگ می بیند. نرم افزاری که حالات چهره (خوشحال، گیج، کنجکاو) را تشخیص می دهد و همچنین کدنویسی که می تواند احساسات کاربر برنامه را ضبط و تفسیر کند در حال توسعه است. در مجموع، این موارد میتواند برای کمک به شرکتها به کار گرفته شود تا تصمیم بگیرند مصرفکنندگان از چه چیزی بیشتر میخواهند، از چه چیزی کمتر میخواهند و نسبت به چه چیزی بیطرف هستند.
میخل جااتما، مدیر عامل Realeyes، یک شرکت سنجش احساسات، به این نکته اشاره می کند EA روش "سریعتر و ارزانتر" برای جمعآوری دادهها در مقایسه با نظرسنجیها یا نظرسنجیهای آنلاین است.